منو

اخبار

به قلم نیما نامداری

ظاهرا قرار است همان بلایی را که مهندسان عمران بر سر سیاست‌های اقتصادی دولت‌های قبلی آوردند، مهندسان رایانه و فناوری اطلاعات بر سر اقتصاد در دولت فعلی بیاورند. یعنی همان‌گونه که در سال‌های قبل مدیران برای حل مشکلات اقتصادی کشور پشت ساختن مسکن مهر، سد، نیروگاه، جاده، فرودگاه و ... پنهان می‌شدند این روزها پشت سامانه‌های اطلاعاتی پنهان می‌شوند. مدیران دولتی مدام در حال تولید سامانه‌های اطلاعاتی جدید هستند و حل مشکلات اقتصادی را به فعال‌سازی این سامانه‌ها ارتباط می‌دهند. در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ مدیریت اقتصادی کشور کاملا در مقابل پارادایم سازندگی منفعل بود.




یعنی توسعه اقتصادی صرفا در ساخت‌و‌ساز و توسعه سخت‌افزاری کشور دیده و حالا در دهه ۹۰ همین داستان با سامانه‌های اطلاعاتی و کارت‌های هوشمند و فناوری اطلاعات در حال تکرار است. مدیران کشور می‌خواهند مشکل فقر را با سامانه "کوپن الکترونیکی" حل کنند، بحران یارانه انرژی را با سامانه "سهمیه‌بندی سوخت" حل کنند، سیاست‌گذاری ارزی را با "سامانه نیما" متحول کنند، مشکل قاچاق را با "کارت هوشمند" برطرف کنند، تحریم را با "ارز دیجیتال" دور بزنند، بحران بیمه سلامت را با "دفترچه بیمه الکترونیکی" سامان دهند. واضح است که نمی‌شود تاثیر تحول‌آفرین فناوری اطلاعات را بر سیاست‌گذاری اقتصادی نادیده گرفت. فناوری اطلاعات ابزاری قدرتمند در ارتقای کیفیت تصمیم‌گیری و از آن مهم‌تر اجرای تصمیمات اقتصادی است. اما مسئله این است که سیاست‌های اقتصادی اشتباه با کاربرد فناوری اطلاعات به سیاست‌های صحیح بدل نمی‌شوند. این پنهان شدن مدیران اقتصادی پشت تکنولوژی تا حدی ناشی از بی‌اطلاعی آنها از فناوری‌های نو و مقهور و منفعل بودن آنها در مقابل این پدیده است. بورو‌کرات‌های دولتی فکر می‌کنند اگر قیمت ارز یا قیمت خودرو یا قیمت پوشک بچه روی شبکه‌های اجتماعی یا بسترهای چند سویه (نظیر سایت دیوار) نباشد، دیگر کسی متوجه رشد قیمت نمی‌شود و قیمت‌ها را می‌توان پایین کشید. واضح است که این سامانه‌ها در تعیین قیمت موثر هستند، اما روش مواجهه با آنها باز هم از مسیر دانش اقتصاد می‌گذرد. به‌عنوان مثال به کارهایی که الوین راث، اقتصاددان آمریکایی در طراحی بازار و مکانیزم‌های جورسازی(Mach making) انجام داده و دیگر تحقیقاتی که اقتصاددانان در همین بحث کشف قیمت در بسترهای چندسویه (Multisided Platform) نظیر سایت‌های دیوار و شیپور انجام داده‌اند، بنگرید. اما مدیران فکر می‌کنند اگر ما قیمت‌ها را نبینیم، بازار هم قیمت را نمی‌بیند. مثل کودکی که فکر می‌کند اگر چشمانش را ببندد، دنیا کلا تاریک خواهد شد. این نوع نگاه مکانیکی، سویه دیگر همین مقهور و منفعل بودن در برابر تکنولوژی است. در عین حال بخش دیگری از این مشکل به پارادایم سیاست‌گذاری کشور برمی‌گردد که کوتاه‌مدت و بخشی‌نگر است. مدیران اقتصادی کشور خیلی به کارهای بلندمدت علاقه‌ای ندارند و مدام دنبال ساختن «چیزی» هستند که مردم خوش‌شان بیاید.


منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
مورخ 14 اردیبهشت 1398
روابط عمومی مرکز ملی رقابت